جدول جو
جدول جو

معنی غله خیز - جستجوی لغت در جدول جو

غله خیز
ویژگی مزرعه ای که محصول غلۀ آن زیاد باشد
تصویری از غله خیز
تصویر غله خیز
فرهنگ فارسی عمید
غله خیز
(بِ کُ نَنْ دَ / دِ)
پرغله. آنجا که غله فراوان باشد: آذربایجان غله خیز است. غله بوم. رجوع به غله بوم شود
لغت نامه دهخدا
غله خیز
چاش خیز چاشبوم جایی که در آن غله فراوان به عمل آید غله بوم: آذربایجان از ایالات غله خیزایران است
فرهنگ لغت هوشیار

پیشنهاد واژه بر اساس جستجوی شما

تصویری از غم خیز
تصویر غم خیز
جایی یا چیزی که از آن غم و اندوه برآید
فرهنگ فارسی عمید
(غَلْ لَ / لِ)
پرغله بودن. غله خیز بودن. رجوع به غلّه شود
لغت نامه دهخدا
(اَ مَ)
مخفف پگاه خیز، آنکه بامداد زود از خواب برخیزد. سحرخیز. بکر. بکر:
ز نخجیر و از می بپرهیز باش
بشب دیر خسب و پگه خیز باش.
اسدی (گرشاسب نامه نسخۀ خطی مؤلف ص 267)
لغت نامه دهخدا
(غَ لَ / لِ)
در لهجۀ طبری به معنی ابلق. رجوع به ابلق و واژه نامۀ طبری چ دکتر صادق کیا شود
لغت نامه دهخدا
(اُتُ خوا / خا شِ)
زبانه دار. (ناظم الاطباء) (فرهنگ فارسی معین). و رجوع به شعله ور شود
لغت نامه دهخدا
(گَ لَ / لِ)
دهی است از دهستان حومه بخش صومای شهرستان ارومیه که در 11500گزی شمال خاوری هشتیان و 4هزارگزی شمال ارابه رو منگول به هشتیان واقع شده است. هوای آن سرد و دارای 147 تن سکنه است. آب آنجا از نهر غازان تأمین میشود. محصول آن غلات، توتون و شغل اهالی زراعت و گله داری و صنایع دستی آنان جاجیم بافی و راه آن مالرو است. (از فرهنگ جغرافیایی ایران ج 4)
لغت نامه دهخدا
(بُلْ عَ جَ)
غم آور. غم انگیز. صفت جایگاه یا چیزی که از آن غم برآید و کان اندوه باشد
لغت نامه دهخدا
تصویری از غله خیزی
تصویر غله خیزی
پر غله بودن
فرهنگ لغت هوشیار
تصویری از پگه خیز
تصویر پگه خیز
سحر خیز پگاه خیز
فرهنگ لغت هوشیار
تصویری از شعله خیز
تصویر شعله خیز
زبانه دار، تابان درخشان زانه دار، تابان درخشان
فرهنگ لغت هوشیار
تصویری از غم خیز
تصویر غم خیز
اندوه خیز فژمخیز جایی که در آن غم تولید شود غم آور غم انگیز
فرهنگ لغت هوشیار
شکم پرست
فرهنگ گویش مازندرانی